ژن پرایدی و ژن مازراتی

ساخت وبلاگ
قصه این است که در یک روز اداری می روی که کارهایت را سر و سامان بدهی و کلی هم با خودت برنامه ریزی میکنی اما نهایتا چیز دیگری از آب درمی آید. واقعا چرا؟؟ چرا وقت مردم آنقدر بی ارزش است؟؟ یعنی وقت مسلمان در کشوری اسلامی باید حتی از یک کشور سکولار هم بی ارزش تر باشد؟ ساختار تشکیلاتی، روش‌های انجام کار، قوانین و مقررات حاکم و نیروی انسانی 4 رکن اساسی تشکیلات اداری است. در این بین باید گفت که نیروی انسانی ادارات متاسفانه در اکثر موارد ضمن برخورد نامناسب؛ رفتارهایی از خود بروز می دهند که در نهایت یا به سکوت ارباب رجوع و یا به دعوا ختم می شود. نمونه هایی که شما حتما برخورد داشته اید و یا حداقل تماشاگر آن بوده اید. علاوه بر رفتار بد، علت را باید در چیزی مهم تر جستجو کرد؟ بذارید مثالی بزنم. شما وارد شهرداری می شوید. میخواهید درخواستی بدهید. حال اولین مشکل شما شروع میشوید؟؟آن هم اینکه باید کلی سوال کنید وقت سپری شود تا شما بفهمید که از کجا باید شروع کنید؟ بعد که نقطه شروع پیدا شد نوبت میرسد به اینکه در کجای صف انتظار باشید تا وارد شده و مطالب خود را عرض کنید که آن نیز اصولی دارد و نباید با اخم باشد حتی اگه مسئول محترم اعصاب درستی ندارد چون که شما میخواهید کارتان راه بیافتاد و نباید مسئول را ناراحت کنید وگرنه... بعد که این مرحله تمام شد و وارد شدید و بعدش میرید دنبال مدارک لازم که اصلا این خود ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

زلزله مناطق غربی کشور را لرزاند. اولا تسلیت میگم به همه آنهایی که در این واقعه درد و رنج متحمل شدند و ثانیا عذرخواه که اینقدر دیر مطلبی نوشتم، اما برایش دلیل خوبی داشتم. منتظر بودم که دوستان دیگر در شبکه های اجتماعی و در همین بلاگ خودمان چه می نویسند و از کجای حادثه میگویند؟؟ عده ای به قول " گل اقا" از مسکن مهر بد و بیراه گفتند، عده ای دیگر اربعین را مقصر دانسته و همین طور تا آخر. اینکه اینها چقدر حقیقت دارد یا نه بماند، اما سوال اینجاست که دقیقا چه سودی برای مردم دارد؟؟  دوستان دیگری از عدم نظم و نبود مسئولان رسمی دولتی در ساماندهی اقلام و ارائه آنهابه خانواده های زلزله زده نوشتن که این خود خیلی بی معناست در کشوری که به قولی ستاد مدیریت بحران دارد که اعضایش از مسئولان ادارات و وزارت خانه های دخیل اند. دوستی دیگر از این نوشت که بی اعتمادی مردم به مسئولان سبب شده تا کمکهای مالی خود را به حساب های سلبریتی بریزند تا حسابهای رسمی دولتی. این اگر راست باشد واقعا جای تامل است که چرا چنین اتفاقی افتاده؟؟ علت البته خیلی نیازی به فکر نیست چرا که خبرهای ا خ ت ل ا س را که میشنوی خود گویای بی اعتمادی است. دوست دیگری زاویه ی دیگری را باز میکند و در آن عنوان میکند که خیلی از مناطق حتی مسئولین سر هم نزدند به آنجا تا چه رسد امدادرسانی!!!! و جالب تر آنکه درخواست ساده چادر داشتند که حداقل یخ نزنند. ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 81 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

مولا علی (ع) می فرمایند: حکمت گمشده مومن است، آنرا فرا گیرید حتی از منافقان. چه جمله زیبایی و چه فکر بسیطی، کسی که خود 4 سال حکومت بر مسلمین میکند چنین جمله ای را میگوید و ما را وادار به فکر میکند. فکر اینکه اگر گاهی مقایسه میکنیم و از اسراف خودمان حرف میزنیم که جزء مسرف ترین مردم جهان ایم در حالی که در بعضی از کشورهای لامذهب با اعمال سیاستهایی و فرهنگ سازی این مسائل را ندارند، غرض مان این نیست که به اسلام و مسلمانی واقعی تیشه بزنیم. غرض این است که اسلام واقعی پیاده شود و ما مسلمانی واقعی باشیم. دینی که این همه از گناه اسراف میگوید اما ما چه؟؟ بی خیال بی خیال. انگار نه انگار. از آن طرف اگر از پیشرفتهای مادی غرب مینویسیم غرض این نیست که بگوییم همه چیزشان خوب است؛ اما حداقل عقل حکم میکند خوبی هایشان را بگوییم و مهم تر از آن یاد بگیریم و به کار بندیم. نمونه اش همین بحث مبارزه با فساد. جالب است در همین ایالات متحده قانونی وجود دارد موسوم به " لینکلن " که بر اساس آن مبارزه با فساد را به آحاد مردم کشانده و بر این اساس هرکس گزارش فسادی را به ماموران دولتی ارائه دهد، در صورت اثبات آن، 30 درصد مبلغ اختلاس به آن شخص گزارش دهنده اختصاص می یابد و مابقی به خزانه برمیگیرد. با این قانون امریکا توانست چندین میلیارد دلار از پولهای اختلاس شده را برگرداند. حال در کشور ما چه؟؟ خود قضاوت کنید. جدای از ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 77 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

کمی به این تیترها دقت کنید! * دستمزد و قدرت خرید در کشورهای مختلف دنیا بالاتر از نیروهای کار ایرانی است/ چند سوال مهم از مسئولان! * نرخ دستمزد در سایر کشور‌ها چقدر است؟ * 60 درصد کارگران ایران کم‌تر از حداقل‌های قانونی حقوق می‌گیرند؟ سوالی که برای ما پیش می آید این است که با این  اوضاع، اضافه کاری در کشور ما چه معنایی دارد؟ کشورهای توسعه یافته تعطیلی بیشتری نسبت به ما دارند یعنی ساعت کاری کمتر، ولی تولید و رشد ملی شان بیشتر است؟ چرا؟ اکنون بر همگان آشکار است که رشد و شکوفایی کشور به ساعات کاری زیاد نیست بلکه به ساعت کار مفید و بهره وری وابسته است. اما در ایران  آمارها چیز دیگری میگوید، در واقع همان سوال بالا میشود، اضافه کاری برای چه؟ بسیاری از کارمندان در ساعات کاری خود کار خاصی انجام نمیدهند از آن طرف کارهای خود را به اضافه کاری و ساعات بعدازظهر می اندازند تا از مزایای آن بهره مند گردند. اساسا چنین چیزی سم است برای اقتصاد و سیستم اداری یک کشور. کار اگر قرار است انجام شود باید در همان زمان رسمی اش انجام پذیرد، نه اینکه کارمندان را طوری بار بیاوریم که به کم کاری عادت کنند و در واقع تنبلی و از آن طرف عدم بهره وری. جالب تر از آنکه با همه این اضافه کاری و اوضاع، باز حقوق در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته کمتر و خیلی کمتر است. حال اوضاع کارگران که دیگر خود جگر زلیخاست که اصلا کسی به ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 74 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

در گیر و دار قرعه کشی جام جهانی و حواشی و طنزهای آن یادمان نرود مردمی هم هستند از هم وطنان مان که سرپناهی ندارند. یادمان نرود شادی زمانی معنا دارد که در جمع خانواده بزرگ ایران غم و غصه ای نباشد، حال که آنان به کمک ما نیاز دارند بی انصافی نیست که یک توپ ما را از هم دور کند؟؟ در کشورهای دیگر حتی فوتبال را هم وسیله نزدیکتر کردن دلها به هم کردند مثل همین بازی های خیریه، خوب است ما هم فراموش نکنیم مردم زلزله زده کرمانشاه را. این را گفتم چون تجربه نشان داده جام جهانی و امثالهم ما را از خیلی چیزها و خیلی افراد غافل میکند؛ از بیکاری ، از قولهایی که بهمان دادند، از دزدی ها، از نجومی ها و نجومی بگیرها. تجربه اش همین جام جهانی افریقا بود که درست همزمان با آن اسرائیل به لبنان حمله کرد و شکست سختی خورد. با یک توپ ما را سرگرم کردند و بعد کار خود را پیش بردند. منکر سرگرمی و لذت و شادی فوتبال قطعا نیستم، اما می گویم شادی و لذت بردن واقعی یک چیز است و شادی های آنی که چند ساعت بعد خاموش می شود یک چیز دیگر.  فقط مواظب باشیم شادی لبخند کودکی را به شوت زدنی نفروشیم، شاید لبخند کودکی به توجه ما بستگی دارد شاید فقط توجه ما!! ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 96 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

هفته ای که در آن قرار گرفته ایم هفته ایست موسوم به هفته وحدت. دلم نیامد چندخطی را سیاهه نکنم برای این هفته مهم و حیاتی. هفته ای که بعضی نامردان و سیاه رویان آن را براعت نام گذاشتند و تلاش کردند تا شیعه و سنی را به جان هم بیاندازند. آنهایی که کاملا روشن است نان شان را از کجا می خورند و از تریبون چه کسانی حرف می زنند. * اول آنکه وهابیت را با اهل تسنن یکی ندانیم که زمین تا آسمان باهم فرق دارند، وهابی های سگ صفت عربستانی کجا و سنی های آرام و بی ادعا کجا. (خدا ریشه وهابیت رو بکنه ان شاء الله) * دوم آنکه چه در شیعیان و چه در تسنن افراطی هایی هستند که به یکدیگر توهین و ناسزا میگویند که کاملا کار غلطی است. آنها یا از سر جهالت این کار را میکنند یا به پشتوانه خارجی و با برنامه ریزی. این دو گروه رو نباید ملاک رابطه شیعه و سنی قرار داد که شیعه انگلیسی و سنی لندن نشین همه جا هست و پول میگیرند تا چرندیات ببافند. * سوم اینکه ایران اسلامی دارای مذهب رسمی شیعه است و در ضمن در خود ادیان و مذاهب دیگر رو هم جای داده. پس باید با دوستی مسائل رو حل کرد. اختلاف عقیده هست قطعا و کسی منکر نیست اما نکته اینجاست که باید با عقیده باطل جنگید نه با افراد. اینکه شیعه و سنی به جان هم بیافتند درست نیست، در عوض مناظره کنند و عقاید خود را عرضه کنند تا هرکس آزادانه تصمیم بگیرد. اما در نهایت برادری پابرجا بماند. شهید م ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 60 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

حالا دیگه صبح شده بود، اما چه صبحی! ساعت 4 و نیم صبح بیدارمان کردند. فکر کن یه لحظه. ما که شب قبلش ساعت 2 خوابیدیم حالا باید 4 و نیم صبح میرفتیم برای صبحانه :| از آن طرف در پادگان آثار حیات خیلی پیدا نبود و همه چیز یخ زده بود. البته هنوز هوا تاریک بود و ما دقیقا نمی دانستیم در کجای تاریخ قرار گرفته ایم. صبحانه را خوردیم با هزار مکافات، از بی تجربگی های اول کار مثل تعیین جا و هزار داستان دیگر. خلاصه بعدش نوبت نماز صبح رسید که آن هم داستانی داشت که تو نماز صبح های دیگه تعریف میکنم. نماز رو که خوندیم کم کم بیرون مان کردن تا گروهان ها را تشکیل بدن. ما اینجا شنیده بودیم که یکی از این فرمانده گروهان ها پدر سربازا رو درمیاره. یعنی خدا خدا میکردیم تو اون سوز و سرما این فرمانده به پست ما نخوره! خدا رو شکر نخورد.  من که با دوستام آمده بودیم مشکین شهر خدمت؛ رفتم تا توی یک گروهان بیافتیم اما دست تقدیر اتفاق دیگه ای رقم زد واسم که دفعه بعدی براتون میگم. + هر جمعه منتظر خاطرات خدمت ام باشید:)  × نظری هم اگه دارید خوشحال میشم بگید. ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 94 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

(1) در کتاب بحارالانوار از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت شده است که فرمود: «خدا لعنت کند رشوه گیر و رشوه پرداز و کسی را که دلال میان آنها است؛ از رشوه گرفتن دوری کنید که این کار بمنزله کفر محض است و شخص رشوه خوار از رحمت خدا بدور می باشد».  عن علی (علیه السلام): قال رسول الله (ص): «اخذ الامیر الهدیة سحت و قبول القاضی الرشوة کفر»   هدیه گرفتن زمامدار و رئیس از دیگران حرام است و رشوه گیری حاکم شرع و قاضی، کفر است.»  (2) هنگامى که امیر مومنان علی علیه السلام از خیانت ابن هَرمَه(مأمور بازار اهواز) اطلاع پیدا کرد، به رفاعه(حاکم اهواز) نوشت: وقتى که نامه ام به دستت رسید، فورا ابن هرمه را از مسئولیت بازار عزل کن ، به خاطر حقوق مردم ، او را زندانى کن و همه را از این کار با خبر نما تا اگر شکایتى دارند، بگویند. این حکم را به همه کارمندان زیر دستت ، گزارش کن تا نظر مرا بدانند. در این کار، نسبت به ابن هرمه نباید غفلت و کوتاه شود و الاّ نزد خدا هلاک خواهى شد و من هم به بدترین وجه تو را از کار برکنار مى کنم ، و تو را به خدا پناه مى دهم از این که در این کار، کوتاهى کنى . اى رفاعه ! روزهاى جمعه ، او را از زندان خارج کن و سى و پنج تازیانه بر او بزن و او را در بازار بگردان ، پس اگر کسى از او شکایتى با شاهد آورد، او و شاهدش را قسم بده ، آن وقت ، حق او را از مال ابن هرمه بپرداز، س ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 84 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

ما رو به 4 گروه تقسیم کردن تا گروهان ها رو تشکیل بدن. از اونجایی که من با دوستام اومده بودم خیلی دوس داشتم تا با هم در یک گروهان بیفتیم. پس با هم رفتیم در یک صف و از اونجا ما رو به سمت آسایشگاه سربازا بردند. هر گروهان 2 آسایشگاه داشت که بر اساس جمعیتی که میفرستادن تو آسایشگاه نفرات گروهان ها رو تعیین میکردن. خلاصه دوستان ما در صف چهارم و پنجم قرار گرفتن و من که مطمئن بودم با حساب و کتاب خودم حتما در گروهان اونها می افتم در همون صف ششم موندم. خلاصه نوبت رسید به صف پنجم. اولین رفیق ما رفت توی آسایشگاه دومی که مربوط به گروهان شهادت بود. بعدش اعلام کردن که آسایشگاه پر شده. نوبت رسید به صف پنجم و بقیه رفقای ما هم رفتن تو آسایشگاه اولی گروهان شهادت. داشت نوبت به منم می رسید که ناگهان تیر غیب زده شد. یکی از این فرمانده ها اومد از صف ما 7 نفری رو با خودش برد که منم جزء شون بودم. می بینید بدشانسی رو :( خلاصه سرتون رو درد نیارم؛ ما رو بردن و یه صف جدا تشکیل دادن تا کم و کسری سایر گروهان رو کامل کنن. من نفر پنجم بودم. 4 تای اول رو فرستادن گروهان ایثار. نفر آخر صف در رفت و خودش رو رسوند به گروهان شهادت... من و یه بنده خدا دیگه رو هم دادن به یه گروهان دیگه :|  حالا افتادیم تو گروهان جهاد و القصه دوباره تقسیم شدن... ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 85 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48

به جرات میتونم بگم دانشجویی شیرین ترین دوران زندگی ام بوده. دورانی که غذای سلفش یک داستان، مسئولین بی بخارش سر دیگر آن، کلاس هایش یک طرف دیگر و مهم تر از همه اساتیدش طرف دیگر قضیه بودند. از شیوه های کذا و کذای نمره گرفتن از استاد تا کنسل کردن کوییزهای بیخود و با خود، از غذای سلف که می رفت تا انقراض دانشجویان را سبب شود و صد البته از قیمت مناسبش!!!!! از کلاسی که سقف اش ترک و دیوارش نم داشت و اصلا انگار در خود سومالی در حال تحصیل بودیم... و از مسئولینش که یا نبودن در اتاق شان... یا همش جلسه بودن... یا با دانشجو کاری نداشتن، آخر آنها مسئول دانشگاه بودند نه مسئول دانشجویان!! بگذریم... همه تلخ و شیرین دانشجویی ، بوم رنگی از زندگی بود که حقیقتا رنگ زیبایی داشت. این وسط 16 آذر بهانه خوبی شد تا در این اوضاع و احوال کمی به دانشجوها بها دهند... از اینکه رییس جمهور به سیستان سفر کردن که حواشی هم کم نداشت... از آن طرف بعضی برنامه های بی خود دانشگاه ها برای بزرگداشت روز دانشجو که بیشتر سبب کوچک داشت دانشجو بود تا تقدیر دانشجویان... و این آخری دیگه خیلی عجیب بود. شاید هم عجیب نبود و من فک میکنم عجیبه. قضاوت با شما. ⭕️پاسخ های جالب عابران خیابان 16 آذر به یک خبرنگار سال 88 یک خبرنگار سوژه جالبی را انتخاب کرد. او در میان عابران خیابان 16 آذر می پرسید علت نامگذاری این خیابان چیست؟ برخی از پاسخ ها ژن پرایدی و ژن مازراتی...
ما را در سایت ژن پرایدی و ژن مازراتی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7selfnevisa بازدید : 89 تاريخ : چهارشنبه 29 آذر 1396 ساعت: 23:48